جدول جو
جدول جو

معنی اعدام کردن - جستجوی لغت در جدول جو

اعدام کردن(مَ)
نابودن کردن. نیست کردن. کشتن. بقتل رسانیدن. (از یادداشت های مؤلف)
لغت نامه دهخدا
اعدام کردن
سر به نیست کردن
تصویری از اعدام کردن
تصویر اعدام کردن
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
اعلان کردن. آگاه کردن. (فرهنگ فارسی معین). باخبر ساختن. آگاهانیدن. واقف گردانیدن. مطلع ساختن: تا اگر بیدادی یا حیفی بر ضعیفی رود اعلام کنند. (مجالس سعدی). در حالتی که ملک را پروای سخن شنیدن او نبود اعلام کردند. (گلستان). مصلحتی که بینند و اعلام نکنند نوعی از خیانت باشد. (گلستان). ملک را اعلام کردند که فلان را که محبوس کرده اند... (گلستان). و رجوع به اعلام و ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا
روی برگرداندن رخ تافتن دامن کشیدن شمیدن تندیدن شکنیدن روی بر گردانیدن رخ تافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعزاز کردن
تصویر اعزاز کردن
محترم داشتن، عزیز داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
نیوکنیدن اعلان کردن آگاه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقدام کردن
تصویر اقدام کردن
فرنافتن کاری را پیش گرفتن دست بکاری زدن، دلیری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازدحام کردن
تصویر ازدحام کردن
انبوه شدن انبوهیدن توفیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداث کردن
تصویر احداث کردن
پدید کردن نو آوردن نو آوردن بنوی کردن ساختن و بر پا نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعمال کردن
تصویر اعمال کردن
ورزانیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اتمام کردن
تصویر اتمام کردن
سپریدن، انجام رسانیدن، سپری کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابداع کردن
تصویر ابداع کردن
نوآفریدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
آگاه کردن، آگاهاندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
للإعلان
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
Announce, Annunciate, Avow, Declare, Proclaim
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
annoncer, avouer, déclarer, proclamer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
annunciare, dichiarare, proclamare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
اعلان کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
объявлять , заявлять , провозглашать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
ankündigen, bekennen, erklären, verkünden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
оголошувати , проголошувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
ogłaszać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
宣布
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
kutangaza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
ঘোষণা করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
anunciar, declarar, proclamar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
duyurmak, ilan etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
발표하다 , 선언하다 , 선포하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
発表する , 宣言する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
להכריז , להצהיר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
घोषणा करना , उद्घोषित करना , घोषित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
anunciar, afirmar, declarar, proclamar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
ประกาศ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
aankondigen, verklaren, proclameren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اعلام کردن
تصویر اعلام کردن
mengumumkan, menyatakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی